ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی قارچهای میکوریزی آربوسکولار همزیست با گونههای گیاهی در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ ایلام
این تحقیق بهمنظور شناسایی قارچهای میکوریزی همزیست با گونههای گیاهی در منطقۀ مانشت و قلارنگ انجام گرفت. برای این منظور 60 قطعه نمونۀ 400 متر مربعی به روش ترانسکت در منطقۀ تحقیق پیاده و در داخل آنها با استفاده از چهار میکروپلات 1 متر مربعی، گونههای علفی شناسایی شد. همچنین برای شناسایی قارچهای میکوریزی آربوسکولار در منطقۀ تحقیق نمونههای خاک از عمق 20-0 سانتیمتر جمعآوری شد. جداسازی اسپور میکوریزی توسط الک تر و به روش سانتریفیوژ انجام گرفت و سپس قارچهای میکوریز براساس خصوصیات ریختشناسی اسپور شناسایی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در منطقۀ تحقیق، 35 گونه قارچ میکوریز متعلق به هفت خانواده و 10 جنس وجود دارد. جنسهای Glomus با 48/73 درصد و Entrophospora با 0/1 درصد بهترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را در این منطقه داشتند، علاوهبر این، گونه Glomus rubiforme با 88/33 درصد و گونه Funneliformis mosseae با 1/66 درصد بهترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشتند. همچنین در این مطالعه 44 گونۀ گیاهی متعلق به 32 جنس و 17 خانواده شناسایی شد. خانوادههای Gramineae، Fabaceaeو Compositae فراوانترین خانواده در بین گونههای گیاهی بودند.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64681_d1cabed706df2f972fde8191782c0a02.pdf
2017-12-22
549
557
10.22059/jfwp.2018.126715.639
ایلام
جنگل
قارچ میکوریز
گونههای علفی
جواد
میرزایی
j.mirzaei@mail.ilam.ac.ir
1
دانشیار گروه علوم جنگل، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ایلام
LEAD_AUTHOR
سمیرا
دوستکامی
s_doustkami@yahoo.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم جنگل، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ایلام
AUTHOR
مصطفی
مرادی
moradi4@gmail.com
3
استادیار گروه جنگلداری، دانشگاه صنعتی خاتمالانبیا، بهبهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد زیتودۀ چوبی روی زمینی تودههای راش در جنگلهای شمال ایران با استفاده از دادههای سنجندۀ OLI (مطالعۀ موردی: بخشهای گرازبن و نمخانه، جنگل خیرود)
در این پژوهش قابلیت دادههای سنجندۀ OLI ماهوارۀ لندست 8 برای برآورد زیتودۀ چوبی روی زمینی درختان تودههای راش هیرکانی بررسی شده است. کیفیت تصاویر از نظر وجود خطاهای هندسی و نیز لکههای ابر بررسی شد. پردازشهایی مانند تحلیل مؤلفۀ اصلی، تبدیل تسلدکپ، نسبتگیری و ادغام به دو روش تحلیل مؤلفۀ اصلی و تبدیل فضای رنگ بر روی تصویر منطقۀ تحقیق انجام گرفت. 65 قطعه نمونۀ مربعشکل، هر کدام به ابعاد 45×45 متر در جنگل برداشت شد و از 45 قطعه نمونه برای مدلسازی با استفاده از روش آماری پارامتریک رگرسیون چندمتغیرۀ خطی بهروش گامبهگام استفاده شد. اعتبارسنجی با استفاده از 20 قطعه نمونۀ باقیمانده انجام گرفت. بررسی ضریب همبستگی پیرسون بین زیتودۀ روی زمینی در قطعههای نمونۀ زمینی و ارزشهای طیفی متناظر در باندهای اصلی و محاسباتی نشان میدهد که مؤلفۀ اول حاصل از تحلیل مؤلفۀ اصلی بر روی باندهای 1 تا 7، بیشترین همبستگی را با زیتودۀ روی زمینی دارد. اجرای رگرسیون چندمتغیرۀ خطی بهروش گامبهگام بین زیتودۀ روی زمینی و تمام متغیرهای دورسنجی نشان داد که این مؤلفه، مؤثرترین متغیر در برآورد زیتودۀ چوبی روی زمینی تودههای راش در جنگلهای منطقۀ تحقیق است. مدل یکمتغیرۀ خطی شامل این مؤلفه، دارای مقدار ضریب تعیین تعدیلشدۀ 0/122، درصد مجذور میانگین مربع خطای محاسبهشدۀ 14/3 درصد و انحراف 1/18 درصد است. ازآنجا که برآورد و پایش زیتوده بهطور اجرایی بهطور معمول در سطوح کوچک جنگل متداول نیست، خطای مدل را میتوان برای برآورد زیتوده در سطوح به نسبت وسیع مانند حوضههای آبخیز قابل قبول دانست.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64682_c163bc5794553a5d9a0b7697c81b0037.pdf
2017-12-22
559
568
10.22059/jfwp.2018.200442.715
تودۀ راش
رگرسیون خطی چندمتغیره
زیتودۀ روی زمینی
لندست 8
قاسم
رنود
ronoud.q@ut.ac.ir
1
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
علی اصغر
درویش صفت
adarvish@ut.ac.ir
2
استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
منوچهر
نمیرانیان
mnamiri@ut.ac.ir
3
استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل- دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی ارتفاع غالب گونۀ راش تحت تأثیر متغیرهای محیطی در جنگل پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس
برآورد دقیق توان تولید جنگل، از مؤلفههای بسیار مهم در مدیریت صحیح منابع جنگلی است. از اینرو یکی از وظایف خطیر مدیران جنگل کمیسازی و سنجش اختلافها و تفاوتها در رویشگاههاست. در مطالعۀ حاضر ارتفاع غالب گونۀ راش بهعنوان معیاری از کیفیت رویشگاه نسبت به متغیرهای محیطی ارزیابی شد. به این منظور در تیپهایی که در آنها گونة راش غالب بود، به روش منظم - تصادفی 110 قطعه نمونۀ دایرهای به مساحت 1000 متر مربع پیاده شد و در هر یک از آنها ارتفاع و قطر تمام درختان گونۀ راش با قطر بیشتر از 7/5 سانتیمتر علاوهبر ارتفاع از سطح دریا و درصد شیب و آزیموت اندازهگیری و ثبت شد. همچنین در مرکز هر قطعه نمونه، از عمق 10-0 سانتیمتری، نمونهبرداری خاک صورت گرفت و برخی از متغیرهای فیزیکی و شیمیایی اندازهگیری شد. ارزیابی ارتفاع غالب گونۀ راش با استفاده الگوریتم Random Forest در نرمافزار آماری R نشان داد که متغیرهای درصد رس، ارتفاع از سطح هستند. از طرف دیگر، تابش خورشیدی، درصد نیتروژن، درصد شیب و اسیدیته و جرم مخصوص ظاهری کمترین تأثیر را بر ارتفاع غالب گونۀ راش دارند. با استفاده از الگوریتم Random Forest بیش از 90 درصد تغییرات توان تولیدی را میتوان با استفاده از این متغیرها تبیین کرد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64685_5fd257238d4f12a68b753edec59fe706.pdf
2017-12-22
569
578
10.22059/jfwp.2018.206699.742
ارتفاع غالب
الگوریتم Random Forest
راش شرقی
مدلسازی جنگل
کوروش
احمدی
kouroshahmadi66@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری جنگلداری، دانشکدۀ منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
AUTHOR
سیدجلیل
علوی
j.alavi@modares.ac.ir
2
استادیار گروه جنگلداری، دانشکدۀ منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر تودۀ جنگلکاریشدۀ آیلان (Ailanthus altissima) بر تنوع گونههای گیاهی منطقۀ جوکندان تالش
جنگلکاری با گونه های بومی و غیربومی، تأثیر چشمگیری بر تنوع گونههای علفی دارد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تودۀ آیلان (عرعر) بر تنوع گونههای گیاهی در منطقۀ ساحلی جوکندان انجام گرفت. تعداد 20 قطعه نمونه با ابعاد 20×20 متر بهعنوان قطعات نمونۀ اصلی از تودۀ آیلان و جنگل طبیعی به روش سیستماتیک تصادفی برداشت شد. سپس میکروپلات هایی با اندازۀ 16 مترمربع در مرکز هر قطعه نمونه مستقر شد و درصد پوشش تمام گونه های علفی با استفاده از معیار بران – بلانکه برآورد شد. در مجموع 20 گونۀ علفی متعلق به 13 تیره در دو منطقۀ طبیعی و تودۀ آیلان شناسایی شد. نتایج نشان داد که متوسط عمق لاشبرگ، درصد گونههای گیاهی، متوسط درصد تاج پوشش و تعداد در هکتار درختان در جنگل طبیعی بیشتر از تودۀ آیلان بود. میانگین شاخص های تنوع سیمپسون، شانون- وینر، N1 مک آرتور و N2 هیل و شاخص غنای گونه ای (R=S) در جنگل طبیعی بیشتر بود، درحالی که شاخص یکنواختی اسمیت ویلسون در تودۀ آیلان مقدار بیشتری را به خود اختصاص داده بود و هیچکدام از شاخص ها اختلاف معنی داری را بین دو منطقه (تودۀ دستکاشت آیلان و جنگل طبیعی) نشان ندادند. براساس نتایج و ارتباط تنگاتنگ تنوع گونه ای با تخریبهای ناشی از فعالیتهای انسانی و همچنین ساختار و ترکیب اولیۀ توده، لازم است که برنامهریزیها براساس جلب مشارکت مردم محلی، آموزش و ترویج بهرهبرداری های درست و موافق با حفظ منابع طبیعی و تنوع زیستی و همچنین افزایش آمیختگی در توده ها صورت گیرد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64686_e60fc9aeb6c844bd5ff1b5a1c94d567d.pdf
2017-12-22
579
586
10.22059/jfwp.2018.210875.762
تنوع گونه ای
جوکندان
درخت آیلان
غنا
یکنواختی
حسن
پوربابایی
hpourbabaei@gmail.com
1
استاد گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
سپیده سادات
ابراهیمی
sepid6638@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری علوم جنگل، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
AUTHOR
هادی
حیدرنیا
h_pourbabaei@guilan.ac.ir
3
کارشناس ارشد جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل تغییرپذیری پایداری خاکدانه و اجزای ناپایدار مادۀ آلی خاک در تودههای خالص جنگلی
اثر سه توده توسکای ییلاقی، افراپلت و زربین با سن 28 سال و همچنین عرصه فاقد پوشش بر پایداری خاکدانه و مواد آلی ذرهای خاک در جنگل دارابکلای ساری بررسی شد. در هر یک از عرصهها، شش نمونه خاک سطحی با دو عمق 10-0 و 20-10 سانتیمتری، در مجموع 12 نمونه از هر عرصه، برای تجزیه آزمایشگاهی برداشت شد. بهمنظور بررسی تفاوت یا نبود تفاوت در مقادیر مشخصههای مختلف خاک در ارتباط با نوع پوششهای جنگلی و عمق خاک از آزمون تجزیه واریانس دوطرفه در قالب طرح فاکتوریل استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرپذیری مشخصههای فیزیکی و شیمیایی و زیستی خاک شامل جرم مخصوص ظاهری، بافت، رطوبت، pH، هدایت الکتریکی، آهک، کربن، نیتروژن، عناصر غذایی قابل جذب، تعداد و زیتوده کرمهای خاکی در سطح عرصههای بررسیشده بوده است. براساس یافتههای این پژوهش، جنگلکاری سبب افزایش درصد پایداری خاکدانه، مقدار کربن و نیتروژن آلی ذرهای در هر دو عمق مورد بررسی شده است. لایههای بالایی و پایینی خاک تحت توده توسکای ییلاقی دارای بیشترین مقادیر مشخصههای پایداری خاکدانه (79/3 و 82/4 درصد)، کربن آلی ذرهای (4/24 و 3/56 گرم بر کیلوگرم) و نیتروژن آلی ذرهای (0/45 و 0/4 گرم بر کیلوگرم) بود و کمترین مقادیر این مشخصهها بهترتیب با 50/54 و 52/76 درصد، 1/98 و 1/48 گرم بر کیلوگرم، 0/22 و 0/16 گرم بر کیلوگرم در عرصه فاقد پوشش مشاهده شد. نتایج بیانگر آن است که جنگلکاری با گونه توسکای ییلاقی، سبب پایداری خاکدانه و تقویت مواد آلی ذرهای خاک شده و برای احیای عرصههای جنگلی تخریبیافته پیشنهاد میشود.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64687_aae3badb5e954fc83dd7da4cec4412aa.pdf
2017-12-22
587
597
10.22059/jfwp.2018.216647.782
پهنبرگ
سوزنیبرگ
خاکدانة تر
کربن آلی ذرهای
نیتروژن آلی ذرهای
یحیی
کوچ
yahya.kooch@modares.ac.ir
1
استادیار گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
کتایون
حق وردی
khaghverdi@yahoo.com
2
استادیار دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی
AUTHOR
محمد
بیرانوند
m.bayranvand@gmail.com
3
دانشجوی دکتری علوم جنگل، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ارتباط متغیرهای اقلیمی با پهنای حلقههای رویش سالانه درختان ارس در رویشگاه کیگوران (استان لرستان)
گرمایش جهانی و تغییر اقلیم کنونی، تأثیرات شگرفی بر متغیرهای اقلیمی در سراسر جهان گذاشته است. برای بررسی روند اقلیم گذشته بهمنظور شبیهسازی اقلیم آینده، به دادههای درازمدت نیاز است. برای بازسازی دادههای اقلیمی گذشته، استفاده از روشهای دیگری همچون اقلیمشناسیدرختی اجتنابناپذیر است. هدف از این تحقیق تهیۀ گاهشناسی درختان ارس رویشگاه کیگوران در استان لرستان و مقایسۀ آن با متغیرهای اقلیمی منطقه است. نمونهها پس از آمادهسازی اولیه توسط دستگاه LINTABقرائت شده و همخوانی زمانی آنها با نرمافزار TSAP بررسی شد و گاهشناسی نهایی با استفاده از نرمافزار ARSTANتهیه شد. از 22 درخت بررسیشده 12 درخت بهدلیل ناهمخوانی زمانی حذف شدند. گاهشناسی نهایی درختان ارس برای دورة سالهای 2014-1657 میلادی بهدست آمد که مقدار EPS در دورۀ 2014-1910 بیش از 0/85 بود. یافتهها نشان داد که رابطۀ معنیداری میان پهنای دایرههای سالانة رشد درختان و بارش وجود ندارد و از سوی دیگر با دمای ماههای ژانویه، فوریه و مارس پیش از فصل رشد همبستگی مثبت و معنیداری داشتند. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که شرایط رطوبتی عامل بازدارندة رشد نیست، اما در مقابل دما نقش مثبت و معنیداری بر رشد پهنای حلقههای رویشی داشته است که دلیل آن ممکن است مرتفع بودن رویشگاه و تأمین رطوبت بسیار زیاد در ارتفاعات باشد. از طرفی، ارتفاع زیاد رویشگاه و دماهای بسیار کم سبب تأمین نشدن شرایط دمایی مناسب برای شروع فعالیتهای کامبیومی درختان در اوایل فصل رشد میشود. برپایۀ یافتههای این تحقیق میتوان میانگین دمای قرن گذشتۀ این رویشگاه را بازسازی کرد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64688_50aa7a0e7d367b35ad8bb68d9bdd3bc9.pdf
2017-12-22
599
608
10.22059/jfwp.2018.222059.801
اقلیمشناسی درختی
تطابق زمانی
دمای بیشینه
کیگوران
مریم
علیپور فرد
maryam.alipoor.fard@gmail.com
1
دانشآموخته کارشناسی ارشد هواشناسی کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
محمود
رائینی سرجاز
raeini@yahoo.com
2
استاد گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
LEAD_AUTHOR
کامبیز
پورطهماسی
pourtahmasi@ut.ac.ir
3
استاد گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
مهدی
نادی
me_na63@yahoo.com
4
استادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ذخیره کربن آلی خاک در جنگل آمیخته راش- ممرز (مطالعۀ موردی: جنگل شصتکلاته گرگان)
جنگل از مهمترین بومسازگانهای طبیعی با پتانسیل فراوان در جذب و انتشار تدریجی کربن و ایجاد تعادل آن و جذب دیاکسید کربن اتمسفری و ذخیره کربن است. تغییرات زمانی ترسیب کربن در جنگلهای هیرکانی، موضوعی بااهمیت است؛ از اینرو هدف این تحقیق بررسی تغییرات ماهانه و تعیین پتانسیل ذخیرة کربن آلی خاک در تودة آمیخته راش- ممرز است. برای این منظور بهمدت یک سال از بهمن 1392 تا بهمن 1393، در یک هکتار از توده آمیخته راش- ممرز 20 نقطه نمونه تصادفی انتخاب شد و در هر ماه، نمونهگیری خاک از عمق 20 سانتیمتری سطح خاک انجام گرفت و کربن آلی، درصد رطوبت وزنی خاک، جرم مخصوص ظاهری و درصد سنگ و سنگریزه تعیین شد. فرایند لاشریزی با استفاده از تله لاشریزه اندازهگیری شد، حرارت خاک و اتمسفر نیز بهعنوان عوامل تأثیرگذار در ذخیرة کربن آلی خاک در هر یک از نقطه نمونه ها ثبت شد. تغییرات ماهانه تولید لاشریزه، رطوبت خاک، حرارت اتمسفر و خاک و ذخیره کربن آلی خاک با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه تفاوت معنیداری را در سطح احتمال 95 درصد نشان داد. همچنین نتایج نشان داد بیشترین و کمترین ذخیرة کربن آلی خاک بهترتیب در ماههای بهمن و مرداد با مقادیر 93/06 و 63/62 تن در هکتار بود.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64689_992f9aac5daaec424c43feb5d6d64bfe.pdf
2017-12-22
609
616
10.22059/jfwp.2018.138942.682
تغییرات زمانی
تودة راش- ممرز
ذخیرة کربن آلی خاک
لاشریزه
هاشم
حبشی
habashi@gau.ac.ir
1
دانشیار، دانشکده علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
مریم
مصلحی
m.moslehi@areeo.ac.ir
2
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان
AUTHOR
رامین
رحمانی
rahmani@gau.ac.ir
3
دانشیار، دانشکدة علوم جنگل. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
خسرو
ثاقب طالبی
saghebtalebi@rifr-ac.ir
4
دانشیار، مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییرات زمانی پتانسیل آب خاک در عمقهای مختلف دامنۀ جنگلی پهنبرگ و دامنۀ با پوشش علفی
در سالهای اخیر، مفهوم تأثیر پوششگیاهی بر وضعیت هیدرولوژی و پایداری خاک دامنه کانون توجه قرار گرفته، اما تاکنون مطالعه جامعی بهمنظور کمیسازی این اثر صورت نگرفته است. مطالعة حاضر با هدف کمیسازی تأثیر پوششهای مختلف جنگل بر هیدرولوژی و پایداری دامنه انجام شد. به این منظور، ابتدا دامنهای با پوشش پهنبرگ و دامنهای با پوشش علفی در مجاور هم انتخاب و با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک، 9 نقطه برای نمونهبرداری در هر دامنه تعیین شد. سپس با استفاده از دستگاه رطوبتسنج PR2/6، رطوبت خاک در دو دامنه و در عمقهای مختلف در طول دورۀ رویش گیاهی سال 1394 (از فروردین تا شهریور) اندازهگیری شد. در مرحلۀ بعد، با تعیین منحنی مشخصۀ رطوبتی خاک، پتانسیل ماتریک معادل برای هر یک از رطوبتهای اندازهگیریشده تعیین شد. براساس نتایج، مقدار پتانسیل ماتریک در دامنۀ با پوشش پهنبرگ بهطور معنیداری (0/05>P) بیشتر از مقدار آن در دامنۀ با پوشش علفی بود. همچنین مقدار پتانسیل ماتریک در هر دو دامنه با افزایش عمق از 30 به 60 و 100 سانتیمتر بهطور معنیداری (0/01>P) کاهش یافت، اگرچه شدت این کاهش برای دامنه با پوشش پهنبرگ کمتر است. همچنین تغییرات پتانسیل ماتریک در طول دورۀ تحقیق روندی افزایشی را نشان داد، بهطوری که در ماههای ابتدایی سال (بهخصوص فروردین) کمترین مقدار را داشت. بهطور کلی، نتایج نشان داد که در طول دورۀ تحقیق، پوشش پهنبرگ از نظر تأثیر بر وضعیت هیدرولوژی و بهبود پایداری دامنه، مؤثرتر واقع میشود و تأثیر هیدرولوژیک این پوشش تا عمق بیشتری نیز گسترش مییابد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64690_61fa956b4056cd25c027648d70cf9467.pdf
2017-12-22
617
625
10.22059/jfwp.2018.226258.819
خاک غیراشباع
رطوبتسنج PR2/6
فشار آب منفذی منفی
هیدرولوژی دامنه
الیاس
حیاتی
hayati_fe@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری علوم جنگل، گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
احسان
عبدی
abdie@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشگاه تهران، کرج
LEAD_AUTHOR
محسن
محسنی ساروی
msaravi@ut.ac.ir
3
استاد گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
باریس
مجنونیان قراقز
bmajnoni@ut.ac.ir
4
استاد گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل، دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
جیووانی
باتیستا چیریکو
giovannibatista.chirico@unina.it
5
دانشیار هیدرولیک و هیدرولوژی، گروه کشاورزی، بخش مهندسی کشاورزی، جنگل و بیوسیستم، دانشگاه ناپل، ایتالیا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
استفاده از روش تصمیمگیری چندمعیاره در مدیریت تعمیر و نگهداری روسازی جاده های جنگلی
امروزه بهمنظور مدیریت مرمت و نگهداری بهتر جادههای جنگلی موجود در کشور لازم است علاوهبر شاخصهای اقتصادی، عوامل دیگری چون بهبود وضعیت روسازی جاده و تأثیرات جاده بر شرایط اقتصادی طرحهای جنگلداری، هزینۀ مجریان طرح، کاربران و تأثیر شرایط طبیعی منطقه نیز در تصمیمگیری دخالت داده شود. توجه به موارد مذکور و همچنین میزان تأثیر آنها در اولویتبندی گزینهها، نیازمند تصمیمگیری چندمعیاره است که در این تحقیق مطالعه شده است. در این پژوهش ابتدا عوامل مؤثر بر مرمت و نگهداری با نظرخواهی از کارشناسان تعیین شد. سپس 50 کیلومتر از جنگلهای تحت پوشش شرکت چوب و کاغذ مازندران انتخاب و قطعهبندی شد. در مرحلۀ بعد با توجه به گستردگی عوامل کمی و کیفی و تعداد زیاد قطعات، اولویتبندی در مدیریت مرمت و نگهداری قطعات (گزینهها) با کمک روش سلسلهمراتبی رتبهای انجام گرفت و مدلی برای مدیریت مرمت و نگهداری جادههای جنگلی توسعه داده شد. براساس یافتههای این پژوهش، این روش قادر است اولویتبندی تعمیر و نگهداری جاده را در شبکه انجام دهد. نتایج نشان داد که با استفاده از این مدل، تصمیمگیرندگان میتوانند با آگاهی از دیدگاههای تمامی صاحبنظران و دخالت میزان تأثیر عوامل مذکور به روش AHP رتبهای، اولویتبندی مکانی و زمانی قطعات مختلف جادههای جنگلی را انجام دهند.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64691_24985c2607ab33f00e81efc1ccb74931.pdf
2017-12-22
627
636
10.22059/jfwp.2018.214809.776
اولویتبندی نگهداری جاده
برنامه ریزی زمانی و مکانی
تعمیر و نگهداری
جادۀ جنگلی
فرایند تحلیل سلسلهمراتبی رتبهای
رضا
گودرزی
1
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس، نور
AUTHOR
اکبر
نجفی
a.najafi@modares.ac.ir
2
دانشیار گروه جنگلداری دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس، نور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل رقابت درونگونهای راش در جنگلهای هیرکانی ایران با استفاده از تابع همبستگی نشاندار (MCF)
تحلیل الگوی مکانی درختان یکی از ابزارهای بررسی رقابت در جنگل است که با در نظر گرفتن یکی از مشخصههای درخت مانند اندازۀ قطر، الگوی پراکنش قطرها را در جنگل بهصورت سهبعدی بررسی میکند. این مهم بهکمک تابع همبستگی نشاندار (MCF) انجامپذیر است. هدف این پژوهش، کمّی کردن رقابت در تودههای راش جنگلهای هیرکانی شمال کشور با استفاده از MCF و تبیین کاربرد این تابع است. در این بررسی نُه قطعه نمونۀ یکهکتاری در سه مرحلة تحولی اولیه، بلوغ و پوسیدگی در تودههای شاهد راش خالص در مناطق شفارود، کلاردشت و نکا در جنگلهای شمال کشور انتخاب و کلیۀ درختان با قطر برابرسینۀ بیشتر از 7/5 سانتیمتر اندازهگیری و مختصات دکارتی آنها بهروش فاصله- آزیموت تعیین شد. نتایج استفاده از MCF در بررسی رقابت درونگونهای راش نشان داد که قطر برابرسینۀ درختان راش مجاور در مرحلۀ تحولی اولیه متفاوت بود که نشان از رقابت پایهها در این مرحله دارد. در مراحل بلوغ و پوسیدگی، قطر درختان مجاور تا مقیاس فاصلهای حداکثر 12 متر متفاوت (وجود رقابت) و پس از آن دارای تشابه قطری بود که مبین نبود رقابت درونگونهای راش در هر یک از این دو مرحله است. نظر به کاربرد تابع همبستگی نشاندار در بررسی رقابت درونگونهای راش در جنگلهای شمال ایران در این پژوهش، میتوان دخالت در تودهها و تنک کردن آنها را براساس وجود یا نبود رقابت در جنگل و شدت آن برنامهریزی کرد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64692_79e8568b0d052d41886d768e6fca6b24.pdf
2017-12-22
637
648
10.22059/jfwp.2018.231550.841
اثر متقابل
راش شرقی
قطر برابرسینه
مراحل تحولی جنگل
رضا
اخوان
akhavan@rifr-ac.ir
1
دانشیار پژوهش، مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
LEAD_AUTHOR
پژمان
پرهیزکار
parhizkar@rifr-ac.ir
2
استادیار پژوهش، مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
AUTHOR
بیت الله
امان زاده
b.amanzad@yahoo.com
3
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت
AUTHOR
شیرزاد
محمدنژاد کیاسری
ms.mohammadnezhadk@gmail.com
4
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر شوری بر جوانهزنی بذر، رشد و زندهمانی نهالهای پالونیا فورتونی (Paulownia fortunei) در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه
پالونیا فورتونی یکی از گونههای تندرشد وارداتی مهم در ایران است که تنش شوری ممکن است بر جوانهزنی و رشد آن تأثیر بگذارد. در این تحقیق با هدف شناخت واکنش این گونه در مواجهه با تنش شوری، تأثیر پنج تیمار شوری در غلظتهای مختلف کلرید سدیم (0، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار) بر جوانهزنی بذر، زندهمانی و صفات رویشی نهالهای پالونیا فورتونی در دو شرایط آزمایشگاه و گلخانه بررسی شد. در شرایط آزمایشگاه، جوانهزنی بذر تحت پنج تیمار شوری با استفاده از طرح آزمایشی کاملاً تصادفی با چهار تکرار، و در شرایط گلخانهای، رشد و زندهمانی نهالهای گلدانی پالونیا فورتونی براساس طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار، تحت تأثیر پنج تیمار شوری در یک فصل رویش بررسی شد. نتایج نشان داد در فقدان شوری، قوۀ نامیه و سرعت جوانهزنی بذور پالونیا فورتونی بهترتیب 89 درصد و 19 بذر در روز است. درصد جوانهزنی بذر تا غلظت 100 میلیمولار کاهش معنیداری نشان نداد، اما سرعت جوانهزنی بذر از غلظت 50 میلیمولار بهطور معنیداری شروع به کاهش کرد و در غلظت 200 میلیمولار به کمترین حد رسید. زندهمانی نهالها در تیمارهای 150 و 200 میلیمولار بهترتیب با 50 و 83/3 درصد کاهش، اختلاف معنیداری با شاهد (غیرشور) نشان داد. علاوهبر این، کاهش معنیدار صفات رویشی نهالها از غلظت 50 میلیمولار شروع شد، اما در سطوح شوری 50 تا 150 میلیمولار تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64693_5edafd5d160476759f7feb00a2e94048.pdf
2017-12-22
649
658
10.22059/jfwp.2017.238432.862
پالونیا فورتونی
تنش شوری
جوانهزنی بذر
رشد نهال
زندهمانی
هاجر
شیخ
hajar.sheikh@yahoo.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشکده علوم جنگل دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
علیرضا
علی عرب
aliarab@gau.ac.ir
2
استادیار گروه جنگلشناسی و اکولوژی جنگل دانشکده علوم جنگل دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
سید احسان
ساداتی
sadati10@yahoo.com
3
استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییرات زمانی کربن زیتودۀ میکروبی و سهم میکروبی در تودۀ راش آمیخته (مطالعۀ موردی: طرح جنگلداری دکتر بهرامنیا-گرگان)
کربن زیتوده و سهم میکروبی خاک از شاخصهای زیستی حساس به تغییرات ایجادشده در بومسازگانهاست که در بررسی کیفیت خاک به آنها توجه میشود. این پژوهش با هدف بررسی اثر اجرای شیوۀ جنگلشناسی تکگزینی در سال 1392 بر تغییرات ماهانه و فصلی کربن زیتوده و سهم میکروبی در تودۀ راش آمیخته انجام گرفت. به این منظور دو تودۀ دخالتنشده (تودۀ شاهد) و مدیریتشده به شیوۀ تکگزینی از جنگل آموزشی- پژوهشی دکتر بهرامنیای گرگان انتخاب شد. در هر یک از تودهها، شش قطعه نمونه (سه قطعه نمونه در زیر تاجپوشش و سه قطعه نمونه در روشنههایی با مساحت حدود 400 متر مربع) با ابعاد 3 در 3 متر مستقر شد. نمونهبرداری از عمق 10-0 سانتیمتری خاک بهصورت ماهانه و بهمدت یک سال در سه نقطۀ تصادفی از قطعات نمونه انجام گرفت و برای هر نمونه کربن زیتودۀ میکروبی، کربن آلی، دما و رطوبت خاک تعیین شد. نتایج نشان داد با وجود تغییرات اندک در کربن آلی خاک (4/55-3/01 درصد در تودۀ شاهد و 4/51-3/4 درصد در تودۀ مدیریتشده)، کربن زیتودۀ میکروبی و سهم میکروبی در فصول و ماههای مختلف سال نوسان زیادی داشتند. در فصول پاییز و بهار بیشینه و در زمستان و تابستان کمینة کربن زیتودۀ میکروبی مشاهده شد. میانگین سالانۀ کربن زیتودۀ میکروبی در تودههای شاهد (22/66 ± 933/56 میلیگرم بر کیلوگرم خاک خشک) و مدیریتشده (22/92 ± 940/44 میلیگرم بر کیلوگرم خاک خشک) از نظر آماری مشابه بود. نتایج بیانگر پتانسیل تودۀ مدیریتشده در حفظ تعادل پس از اجرای شیوۀ تکگزینی و موفقیت در اجرای صحیح این شیوه براساس این شاخصهای زیستی است.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64695_bc5b06abe712f8ce40b0beeea43ced00.pdf
2017-12-22
659
670
10.22059/jfwp.2017.243209.869
تغییرات ماهانه و فصلی
تودۀ راش- ممرز
روشنه
شیوۀ تکگزینی
کربن زیتودۀ میکروبی
فاطمه
رفیعی
rafiee.f@gmail.com
1
دانشجوی دکتری جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکدۀ علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
هاشم
حبشی
habashi@gau.ac.ir
2
دانشیار، دانشکدۀ علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
رامین
رحمانی
rahmani@gau.ac.ir
3
دانشیار، دانشکدۀ علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
خسرو
ثاقب طالبی
saghebtalebi@rifr-ac.ir
4
دانشیار، مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تولید و ارزیابی استات سلولز پربازده با استفاده از کاتالیزور ید و خالصسازی لینتر پنبه
در این پژوهش از لینتر پنبه بهعنوان مادة اولیه با هدف تولید استات سلولز با بازده زیاد و درجة استخلاف 2 تا 2/5 استفاده شد. در ابتدا خمیر حلشونده با خلوص بیشتر از 98 درصد، گرانروی ذاتی 712ml/g و درجة روشنی 85 درصد با استفاده از فرایند سودا (دمای 160 درجة سانتیگراد و بهمدت 3 ساعت) و رنگبری TCF تهیه شد. یکی از عوامل اصلی در استفاده از دما و زمان زیاد پخت، وجود لیگنین در پوسته سخت تخم لینتر پنبه بوده است که بخش اصلی ناخالصی آن را تشکیل میدهد. خمیر حلشونده حاصل، در مرحله استیلاسیون با 8 درصد (برمبنای وزن خشک خمیر) کاتالیزور ید، نسبت وزنی استیک انیدرید به خمیر خشک برابر 10، دمای واکنش 85 درجه سانتیگراد و مدت زمان همزدن 20 ساعت، نتایج بهتری بهلحاظ بازده و درجه استخلاف نشان داد. بازده (برمبنای افزایش وزن) و درجه استخلاف استات سلولز تولیدشده بهترتیب 64/44 درصد و 2/3 بود. با توجه به خلوص زیاد و گرانروی مناسب خمیر حلشونده و شرایط استیله کردن، بازده بیشتری در تولید استات سلولز نسبت به تحقیقات قبلی مشاهده شد. با استفاده بیشتر از کاتالیزور ید در واکنش استیلاسیون (مقدار 12 درصد) عدد درجه استخلاف تا 2/7 افزایش یافت، اما کاهش بازده بهمیزان حدود 5 درصد نسبت به تیمار با 8 درصد کاتالیزور مشاهده شد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64696_ac5d78c72cd8c4c92af64288fd7a61c0.pdf
2017-12-22
671
679
10.22059/jfwp.2017.215801.778
استات سلولز
استیلاسیون
خمیر حلشونده
کاتالیزور
گرانروی
رحیم
یدالهی
yadollahi_rahim@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری صنایع خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
محمدرضا
دهقانی فیروزآبادی
m_r_dehghani@mail.ru
2
دانشیار گروه صنایع خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
LEAD_AUTHOR
حسین
رسالتی
hnresalati@yahoo.com
3
استاد گروه صنایع خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
حسین
مهدوی
hosinmahdavi@ut.ac.ir
4
استاد گروه شیمی پلیمر، پردیس علوم، دانشگاه تهران
AUTHOR
احمدرضا
سرائیان
saraeyan@yahoo.com
5
دانشیار گروه صنایع خمیر و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تولید نانوالیاف سلولزی از الیاف کاه گندم با استفاده از پیشتیمار کربوکسیلدار کردن
در این تحقیق، تولید نانوالیاف سلولزی با استفاده از پیشتیمار کربوکسیلدار کردن الیاف کاه گندم بهعنوان یکی از مهمترین پسماندهای لیگنوسلولزی مهم و در دسترس بررسی شد. در ابتدا خمیرسازی کاه گندم به روش سودا- آنتراکینون و رنگبری آن به روش DEPD انجام پذیرفت و اکسیداسیون الیاف سلولزی حاصل از آن بهوسیلۀ سیستم -(NaClO/NaBr/TEMPO) با استفاده از 2، 6 و 10 هیپوکلریت سدیم (براساس وزن خشک خمیرکاغذ) صورت گرفت. مقدار گروههای کربوکسیل الیاف سلولزی بهمنظور بررسی رفتار اکسیداسیونی آن به روش تیتراسیون و طیفنگاری فروسرخ با تبدیل فوریه (FTIR) اندازهگیری شد و نتایج نشان داد که با افزایش مقدار هیپوکلریت سدیم در حضور کاتالیزور TEMPO، اکسیداسیون انتخابی گروه هیدروکسیل نوع اول کربن شمارۀ 6 به گروه کربوکسیل اتفاق میافتد. سپس الیاف اکسیدشده تحت تأثیر فشارهای برشی موجود در همگنساز و با چهار بار عبور از آن به نانوالیاف سلولزی تبدیل شدند. نتایج، کاهش 58 درصدی در شاخصهای گرانروی، درجۀ پلیمریزاسیون، وزن مولکولی و کاهش 10 درصدی در مقدار بلورینگی نانوالیاف اکسید و تیمارشده با همگنساز را نشان داد. در ادامه، نانوالیاف سلولزی تهیهشده با (کمترین مقدار) 2 درصد مادۀ اکسیدکننده (هیپوکلریت سدیم) از طریق روش قالبگیری سوسپانسیونی تبدیل به نانوکاغذ شده و بهکمک میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی قطر نانوالیاف کمتر از 30 نانومتر تعیین شد.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64697_48f5988f08c7f8300351a8ce4b0fa7ef.pdf
2017-12-22
681
689
10.22059/jfwp.2018.224262.812
اکسیداسیون
الیاف کاه گندم
گروههای کربوکسیل
نانوالیاف سلولزی
سید رحمان
جعفری پطرودی
sr_jafari@sbu.ac.ir
1
استادیار گروه مهندسی پالایش زیستی، دانشکدۀ مهندسی فناوریهای نوین، دانشگاه شهید بهشتی، پردیس زیرآب، سوادکوه، استان مازندران
LEAD_AUTHOR
جلال
رنجبر
j.ranjbar@mail.sbu.ac.ir
2
کارشناس ارشد صنایع خمیر و کاغذ، گروه مهندسی پالایش زیستی، دانشکدۀ مهندسی فناوریهای نوین، دانشگاه شهید بهشتی، پردیس زیرآب، سوادکوه، استان مازندران
AUTHOR
اسماعیل
رسولی گرمارودی
e_rasooly@sbu.ac.ir
3
استادیار گروه مهندسی پالایش زیستی، دانشکدۀ مهندسی فناوریهای نوین، دانشگاه شهید بهشتی، پردیس زیرآب، سوادکوه، استان مازندران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تولید خمیرکاغذ با فرایند مونواتانول آمین از کاه جو و رنگبری ECF خمیرکاغذهای حاصل
در سالهای اخیر استفاده از منابع غیرچوبی مختلف برای تولید فراوردههای مختلف کاغذی با توجه زیادی مواجه شده است. از اینرو در این تحقیق به بررسی ویژگیهای خمیرکاغذ حاصل از کاه جو با فرایند مونواتانول آمین پرداخته شد. مونواتانول آمین بهصورت خالص، در نسبتهای مختلف همراه با آب و آنتراکینون استفاده شد. عوامل متغیر شامل نسبت مونواتانول آمین به آب در پنج سطح (25، 37/5، 50، 75 و 100 درصد) و آنتراکینون در دو سطح (0 و 0/1 درصد) انتخاب شدند. از فرایند سودا بهعنوان پخت مرجع استفاده شد. براساس نتایج بهدستآمده، خمیرکاغذ تولیدشده با استفاده از نسبت مونواتانول آمین به آب 25/75، دارای بیشترین بازده کل (63/2 درصد) بود و کمترین عدد کاپا (18/9) نیز در خمیرکاغذ تولیدشده با استفاده از نسبت مونواتانول آمین به آب 75/25 بهدست آمد. شاخصهای مقاومتهای کشش، پارگی و ترکیدن در خمیرکاغذ تولیدشده با فرایند مونواتانول آمین بهترتیب 6/04mN.m2/g ،64/17N.m/g و 3/17kPa.m2/g بهدست آمد. بهطور کلی فرایند خمیرکاغذسازی به روش ترکیبی مونواتاتول آمین/آب این امکان را فراهم میکند که با مصرف کم مونواتانول آمین در ترکیب با آب بتوان به خمیرکاغذ شیمیایی با عدد کاپای مطلوب (کمتر از 20) و بازده و قابلیت رنگبری مناسب دست یافت.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64698_a1ac8d02c8354a284e7d6657673a7206.pdf
2017-12-22
691
700
10.22059/jfwp.2018.227394.825
خمیرکاغذسازی سودا
کاه جو
مونواتانول آمین
ویژگیهای مکانیکی و نوری
سحاب
حجازی
shedjazi@gau.ac.ir
1
دانشیار، گروه صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
جمال الدین
محمدی شیرکلایی
jamal.sh.mohammadi@gmail.com
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد، رشته صنایع چوب و کاغذ، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد
احمدی
m.ahmadi@uma.ac.ir
3
استادیار، گروه صنایع چوب و کاغذ، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بهبود ویژگیهای تختهفیبر نیمهسنگین تولیدشده از الیاف بازیافتی با استفاده از ایزوسیانات
در این مطالعه، اثر اصلاح رزین اورهفرمالدهید با افزودن ایزوسیانات بر خواص فیزیکی و مکانیکی تختههای MDF ساختهشده از مخلوط الیاف بکر و الیاف بازیافتی بررسی شد. ابتدا فرمولاسیون رزین اورهفرمالدهید با افزودن 3 و 5 درصد ایزوسیانات تغییر داده شد و ویژگیهای رزین اصلاحشده اندازهگیری شد. پس از حصول اطمینان از عملکرد رزین اصلاحشده، تختههای آزمونی با افزودن الیاف بازیافتی به الیاف بکر به میزان 0، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد و با استفاده از رزین اورهفرمالدهید اصلاحشده به میزان 10 درصد وزن خشک مجموع الیاف ساخته شد. خواص فیزیکی و مکانیکی تختههای ساختهشده براساس استاندارد DIN-68761 اندازهگیری شد. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که با افزایش الیاف بازیافتی، مقاومت خمشی و چسبندگی داخلی کاهش مییابند، اما وقتی افزایش الیاف بازیافتی از 40 درصد بیشتر میشود، شیب کاهش تندتر میشود؛ بهطوری که مقاومت خمشی و چسبندگی داخلی تختههای ساختهشده با افزایش 40 درصد الیاف بازیافتی نسبت به الیاف بکر بهترتیب 7 و 21 درصد کاهش داشتند. این نقیصه با افزودن 5 درصد ایزوسیانات به رزین اوره فرمالدهید اصلاح شد، بهطوری که در همین شرایط ساخت مقاومت خمشی و چسبندگی تختهها بهترتیب 20 و 106 درصد افزایش داشت. افزودن الیاف بازیافتی به الیاف بکر سبب کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامتی شد و اصلاح رزین اورهفرمالدهید به ایزوسیانات این اثر را تقویت کرد؛ بهطوری که تختههای ساختهشده با 100 درصد الیاف بازیافتی و رزین اورهفرمالدهید اصلاحشده با 5 درصد ایزوسیانات کمترین جذب آب (29/86 درصد) و کمترین واکشیدگی ضخامت (3/38 درصد) را نشان دادند.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64699_4120ba788df3a526d195c8b1b35d5a11.pdf
2017-12-22
701
708
10.22059/jfwp.2018.229771.834
اورهفرمالدهید
ایزوسیانات
تختهفیبر با چگالی متوسط
چسبندگی داخلی
خواص فیزیکی
ژینو
شیخی سنندجی
zhinoo.sheykhi@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گرگان
LEAD_AUTHOR
تقی
طبرسا
t.tabarsa@yahoo.com
2
استاد گروه صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
عملکرد کایتوزان و پلیآمید اپیکلروهیدرین (PAE) بر مقاومت تَر و جذب آب خمیرکاغذ جوهرزداییشده
کاربرد روزافزون کاغذهای بهداشتی و بازار رقابتی آن بهویژه از منظر جذب آب و مقاومت تَر، حائز اهمیت بوده و کاربرد افزودنیهای شیمیایی مورد نیاز بهویژه با منشأ زیستی برای تأمین ویژگیها رو به گسترش است که هدف این پژوهش نیز بهشمار میرود. مقایسة تأثیر زیستبسپار کایتوزان با مادة متداول مصنوعی پلیآمید اپیکلروهیدرین (PAE) بر مقاومتهای خشک و تَر، سفیدی، براقیت و جذب آب کاغذهای تولیدی؛ در سطوح افزودن 0/5، 0/75 و 1 درصد به خمیرکاغذ جوهرزداییشده از کاغذهای باطلة مخلوط اداری صورت گرفت. تصاویر SEM، نشست افزودنیها و برتری حضور رشتههای کایتوزان نسبت به PAE را تأیید کرد. برتری مقاومتهای کششی و ترکیدن خشک و کششی تَر، کاهش مقدار و سرعت جذب آب در تیمارهای کایتوزان مشخص شده که اغلب ناشی از اتصالات عرضی بهوجودآمده بین اجزا بههنگام خشک شدن است؛ چراکه شباهت ساختاری زیاد کایتوزان با سلولز و نیز گروههای عاملی آمینی و هیدروکسیلی فراوان آن، سبب افزایش اتصالات و از طرفی کاهش موقعیتهای جذب آب میشود. همچنین درگیر شدن گسترده اجزا در پیوندیابی، سبب کاهش انعطافپذیری و افزایش سفتی خمشی شده که البته در کمترین مقدار کاربرد (0/5 درصد)، سفتی کایتوزان از PAE کمتر بود. علیرغم ایجاد روند کاهشی، سفیدی (111 درصد) و براقیت (86 درصد) کاغذ آزمایشگاهی در کاربرد کایتوزان، تغییرات ملموسی نداشتند. بهطور کلی، جایگزینی 0/5 درصد کایتوزان با 1 درصد PAE، علاوهبر تأمین ویژگیهای مقاومتی بیشتر، از کمترین کاهش مقدار جذب آب (حدود 10 درصد) و ویژگیهای نوری برخوردار شد و انعطافپذیری بیشتری را نیز برای کاغذ بههمراه داشت. بهبود مقاومت تَر شبکه الیاف، ممکن است سبب بهبود قابلیت گذر در ماشین کاغذ شود.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64700_0ba2c785651c6810b3d8cd87562b7b81.pdf
2017-12-22
709
717
10.22059/jfwp.2017.234525.855
پلیآمید اپیکلروهیدرین
جذب آب
کایتوزان
مقاومت تَر
حسین
جلالی ترشیزی
h_jalali@sbu.ac.ir
1
استادیار، مهندسی پالایش زیستی، دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
الهه
چیانی
elahechiani@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد، مهندسی پالایش زیستی، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
حمیدرضا
رودی
h_rudi@sbu.ac.ir
3
استادیار، مهندسی پالایش زیستی، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
محمدرضا
نبید
m-nabid@sbu.ac.ir
4
دانشیار، شیمی کاربردی، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر قطر گرانولهای قابل انبساط و منبسط شده بر ویژگیهای پانلهای سبکوزن هیبریدی
این تحقیق با هدف تولید تختههای هیبریدی سبکوزن متشکل از لایههای سطحی الیاف و لایۀ مرکزی از مخلوط خردهچوب و گرانولهای پلیاستایرنی و بررسی شاخصهای اثرگذار بر ویژگیهای نهایی تختهها انجام گرفت. پانلهای سبکوزن هیبریدی با چگالی نهایی 520 کیلوگرم بر متر مکعب تولید شدند. از گرانولهای پلیاستایرنی بهعنوان پرکننده در لایۀ مرکزی تختهها استفاده شد. نوع گرانولهای پلیاستایرنی (قابل انبساط و پیشمنبسطشده) و قطر گرانولهای (ریز، متوسط و درشت) بهکاررفته در لایۀ مرکزی پانلها از شاخصهای اثرگذار بر ویژگیهای نهایی تختههاست که در تحقیق حاضر ارزیابی شد. نتایج نشان داد که نوع گرانول بهکاررفته برای ساخت تختهها تأثیر مهمی بر ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی پانلها دارد. افزایش مدول الاستیسیته و مقاومت به پیچ در سطح نمونهها در صورت استفاده از گرانولهای ازپیش منبسطشده و افزایش چسبندگی داخلی در صورت استفاده از گرانولهای قابل انبساط مشاهده شد. افزایش قطر در هر دو نوع گرانول، بیشترین تأثیر را بر افزایش مقاومتهای مکانیکی تختهها داشت. درصد واکشیدگی ضخامت در صورت استفاده از گرانولهای ریزتر کمتر بود، اما افزایش قطر گرانولها تأثیر معنیداری بر درصد جذب آب نمونهها نداشت. با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از گرانولهای پلیاستایرنی قابل انبساط و درشت (با قطر 5/2 میلیمتر) بهعنوان پرکننده در ساخت پانلهای سبکوزن توصیه میشود.
https://jfwp.ut.ac.ir/article_64701_9c2979b6df156d77ae428b8ee4122dfb.pdf
2017-12-22
719
728
10.22059/jfwp.2017.233535.852
اوراق فشردۀ چوبی
تختهخردهچوب
پرکننده
پلیاستایرن
سبکوزن
صابر
جعفرنژاد ثانی
saber.jafarnejad@gmail.com
1
کارشناس ارشد گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه تربیت مدرس، نور
AUTHOR
علی
شالبافان
ali.shalbafan@modares.ac.ir
2
استادیار گروه علوم و صنایع چوب و کاغذ، دانشگاه تربیت مدرس، نور
LEAD_AUTHOR
یان
لوتکه
jan.luedtke@thuenen.de
3
استادیار مؤسسۀ پژوهشهای چوب تونن، هامبورگ، آلمان
AUTHOR